قاطی و پاتی!

مامانم به صورت یکهویی کار صورت میدن ! همیشه هم گزینه دم دستشون منم امروز یکهویی تصمیم گرفتند، کف آشپزخونه را با فرشش را بشورن ! یخچالم تمیز کنن ! خوب گزینه دم دست که من باشم صدا کردن ! فرش را جمع کردیم و بردیم حیاط ، بمونه ! شروع کردیم شستن آشپزخونه ! از این شلنگ هایی که کشی هست و طولش زیاد میشه خریدیم ، وصل کردیم به شیر آب و با جارو و بعدشم ، تی  ، بنده شستم ! یکسره هم فریاد زدم ماماننننننننننننننننننننن ! دولا نشید ، سنگینه  ،بلند نکنید . کمرتون درد میگیره ! یخچالم تمیز شد ! دیگه اگر کمر من را دست بهش میزدی ، جیغ بنفش میکشیدم

حالا فرش تو حیاط هم مونده بودا ! دیگه دست به کمر به سمت تخت روانه و آژیر کشان که آیییییییییییی کمرم ! فرش را سپردم دست بقیه گزینه ها باید دید چی تحویل میدن

-------------------------

یکجا بمن داده بودن ، جای نفس کشیدن نداشت ! بعد از اونجا که پنجره هم نداشت ، شبیه قبر بود ! امروز جابه جا شدم ، پنجره بازم بستس ، چون دو جداره است و کیپش کردن ! ولی برام کولر گازی روشن کردن ، جادار و باز و روشن ! یک کیفی کرده بودم و با هیجان برای بقیه همکارام از مزایاش میگفتم که همه را هیجان زده کرده بودم با خودم

-------------------

بالاخره همکار مکه ای اومد ! چون نیمه شب برای رمی جمرات رفته بودن ، اصلا اون صحنه ها را ندیده بودن. صبح زود هم قربانیشون را کرده بودن. تعریف میکرد میگفت مادرم یکساعت بعد از نشون دادن خبر توی ایران اشک ریزان بهم زنگ زده ، مادر سالمی؟! خوبی؟ کجایی؟ گفت من تازه از مادرم شنیدم ! همکارم میگفت: ما اینقدر صدای آژیر شنیدیم اونجا که ، الان صدای آژیر میشونم دلم میخواد جیغ بکشم ! اونایی که نایب گرفته بودن چیزی ندیدن معمولا ! و تازه با تماسهایی که از ایران باهاشون گرفته شده فهمیدن چی شده ! ولی بیچاره اونهایی که دیدن ! یکیشون که کشته شدن دوتا از دوستهاش را با چشم دیده بود ، میگفت نمیتونم بخوابم. چشم که میبندم صحنه ها برام زنده میشن. بنده خدا بیماری اعصاب گرفته. خدا همه رفتگان حادثه منا را رحمت کنه

-------------------------------------

شما را به جان هرکسی دوست دارید ، نزارید اینقدر از این مواد شوینده به خصوص سفیدکننده ها استفاده بشه ، ریه کسی که دوستش دارید نابود میشه. میخوام صدسال از تمیزی برق نزنه ! وقتی قراره  ریه یک نفر نابود بشه. خواهش میکنم یکم بیشتر مراقب خودتون و دوست داشتنی های زندگیتون باشید.

---------------------------------------------------

ممنون عزیزم که اومدی و برام اون متن طولانی را نوشتی

نظرات 6 + ارسال نظر
یادگار پنج‌شنبه 23 مهر 1394 ساعت 22:15 http://yadegari901019.blogfa.ir/

پس اون مطلبی که در مورد خواستگار خواهرتون نوشته بودید کو؟!!!
که آخرشم تقدیمش کرده بودید ب مخاطب خاص تون!

بعضی متن ها وقتی از نظر امنیتی حس خطر کنم میره بایگانی و از دسترس خارج میشه

Sepanta چهارشنبه 22 مهر 1394 ساعت 02:02

خسته تباشی از بشور بساب
بلاگ اسکای فیلتر شده !!!!؟؟ پیجت باز میشه ؛ ولی یه لحظه بعدش میره روی صفحه پیوندها الان با فیلترشکن اومدم پیجت

نمیدونم والا ! من برم لب دریا ، دریا می خشکه

ندا سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 22:48

سلام بانو جان.
خوبی؟
ببخشید . خوب؟
نمیدونم چرا حالم گرفته س . اونوقت خوبم نمیشه!
برا همین زیاد این طرفا نمیپلکم که حال بقیه هم گرفته نشه:(

سلام نداجان عزیزم
قربونت بشم ، انرژی مثبت بده به خودت. برای این خوب نمیشی که انرژی مثبتت ته کشیده مادر . فقط نیاز به انرژی درمانی داره روحت عزیزمممنونم که اومدی

یادگار سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 20:15 http://yadegari901019.blogfa.ir/

"ریه کسی که دوستش دارید نابود میشه. میخوام صدسال از تمیزی برق نزنه ! وقتی قراره ریه یک نفر نابود بشه. خواهش میکنم یکم بیشتر مراقب خودتون و دوست داشتنی های زندگیتون باشید."

ریه!
کسی رو که دوستش داشتیم از دست دادیم!

خدا رحمتش کنه ، منم یکی را به خاطر ریه اش از دست دادم

وحید یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 22:20 http://openlife.blogsky.com

مامان است دیگر، گاهی دوست دارد یکهویی آدم را به کار بکشد.

همینطوره

بهزاد یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 22:00 http://jeepers-creepers.blogsky.com

عجب ماجرایی..بشور بشور خونه رو زرنگ میشی...نظر خوبی دادم؟...اممم بیا و شما هم نظری بدهید در وبلاگمان تشکر..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.