ترشی مخلوط

امروز خبر رسید پسراستادم فوت شده، نزدیک به ده سال پیش تصادف کرد ،یک پسربچه که توی کوچه مثل تمام پسربچه ها فوتبال بازی میکرده!مدتها توی کما بود.اینکه میگن موهای طرف یکشبه سفید شد یک حقیقت محضه!من با چشم خودم دیدم که موهای مثل شبق  و یک دست سیاه استادم یکشبه سفید یکدست شد.خیلی دلم براش سوخت. از کما که دراومد، دیگه زندگی نباتی داشت و حالا خبر فوتش. واقعا ناراحت شدم.خدا رحمتش کنه و به پدر و مادرش صبر بده.

ٔ..............................

بالاخره  روز اخر نمایشگاه رفتم، برنامه های جانبیش خیلی جالبتر از خودش بود:)))))اینقدر برای پیدا کردن غرفه عمومی و کودکان ، دور سرم چرخیدم  و پیاده روی کردم که خیلی زود خسته شدم و سرم را زیرانداختم و بعد از خرید دوتا کتاب که فروشندش ادعای نایاب شدنشون را داشت و منم مثلا باور کردم و صدالبت که فقط بخاطر تخفیف فوق العادش بود خریدم:)))برگشتم از ۲۹ نمایشگاه!!!!


نظرات 3 + ارسال نظر
جلبک خاتون چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 17:36 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

دلم واست تنگ شده :(

ای جانم،الان ترجمش اومد

یادگار یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 20:31 http://yadegari901019.blog.ir

راستی
حالا چرا "ترشی محلوط"؟!

چون مثل ترشی مخلوط همه چیز درهم وترش بود.ترشی مخلوط کالی هم بود.

یادگار یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 20:12 http://yadegari901019.blog.ir

خدا رحمتش کنه و به پدر و مادرش صبر بده
...
پس اومده بودید تهران
من و خواهرم یک هفته قبل از شما رفته بودیم، جمعه پیش، ساعت 5 رفتیم تا 8:30. همش رو نتونستیم بریم؛ ب برنامه های جانبی ش هم که اصلا سر نزدیم
...
باور میکنید دیگه دل و دماغ غلط گیری هم ندارم؟!
این رو گفتم که بدونید که چشمم رو روی اشتباهات لپی و غیرلپی تون بستم، بله

انشالا
ماکه در گذر از یافتن غرفه ها ناخنک به برنامه های جانبیش زدیم.
الهیییییی،دلم اتش گرفت که غلطهام را نگرفتیدا!: p

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.