گاهی ، جایی ، شاید ، پناهی

شدیدا به این معتقدم که گاهی اوقات یک کاری که اصلا شاید برات خرجی نداشته باشه یا هزینه کمی داشته باشه.ولی لبخند به لب کسی بیاره یا دعایی که از ته دلش بکنه ، یکجایی دستت را میگیره.چندوقت پیش خبر سقوط پدر خونواده یکی از دوستانمون از کوه را شنیدیم ، بقدری سقوط وحشتناک بوده که همراهاش گفته بودن ، ما فقط با وحشت بهش نگاه میکردیم که کجا متوقف میشه و از ته دل دعا میکردیم زنده باشه . حقیقتا زنده موندنش با اونوضع فقط یک معجزه بود. دنده های شکسته ، سر و دست و پا . دست و پایی که پلاتین گذاشتن .وقتی وصفش را شنیدم ، فقط گفتم زنده موندنش مسلما بخاطر دعای خیری هست که پشتش بوده وگرنه به غیر ممکن واقعا شبیه بوده.

اگر جایی کاری لز دستتون برمیاد هرچند کوچیک انجام بدین ، مطمین باشید اونی که اون بالا نشسته ، چرتکش درسته . جایی که انتظارش را ندارد، باهاتون حساب میکنه.


نظرات 2 + ارسال نظر
Sepanta دوشنبه 18 مرداد 1395 ساعت 15:05

امیدوارم غیر از زنده موندن ؛ حالش هم خوب شه

ایشالا

یادگار جمعه 15 مرداد 1395 ساعت 23:08 http://yadegari901019.blog.ir

اوهوم
بعضی وقتا ی کارهای کوچیکی میکنیم که به چشم خودمون هم نمیاد
مثل جوراب خریدنای من از دستفروش های زن البته نه متروئی ها

اره ، ولی از گناهتون کم نمیشه. همچنان باهاتون قهرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.