امروز نوشت!

من شاید سالی یکبار هوس لاک زدن بکنم، اما تا دلتون بخواد،عاشق خریدن لاک با رنگهای مختلفم. فقط خدا میدونه چقدرلاک خشک میکنم،:)))

حالا یکبار درسال ،خانم شدم و لاک بزنم.یادم اومد که ای وای کارهای فردام را نکردم. از اونجایی که کلاسی که میرم با چسب خیلی سروکار دارم، یکسره بعد از اتمام کار درحال کندن چسب از روی ناخن و زیرناخن ، لباس و تا ارنج کلا چسب خشک شدست که من میکنم.بقول مامانم معلوم نیست خودمو چسب میزنم یا کارهامو:)))))اینبارم تمام ناخنهای لاک زدم شدن چسب:)))) بقدری افتضاح شد که بعد از اینکه فقط یکساعت لذت بردم از رنگ لاکم به دلیل چسب زدگی که خطوط قلمبه و سلمبه ایجاد کرده بود روی ناخنم ،مجبور شدم ،از خانمی زیاد خارج بشم و بکنمشون:))))

تازه یک کار دیگه هم کردم،یادتونه از یک اقای پیری که دعا میده گوشه خیابون براتون نوشته بودم و خندیده بودم.امروزم رفتیم دوباره پیشش و من اینبار تو روشنای روز ،برخلاف اونبار که تاریکی شب بود ،ریسه رفتم از خنده و یک خانومه هم محض کنجکاوی از خنده های من کنارم ایستاده بود و گفت این اقاهه چیکار میکنه؟

گفتم دعا میده.با یک حالتی با ذوق گفت فالم میگیره؟گفتم نع دیگه فقط تو کار دعاست. سه بار گفت ،مطمعنی فال نمیگیره؟گفتم والا من فقط میدونم تو کار دعاست. خانومه از خود پیرمرده پرسید ،اونم گفت دعا برای چی میخوای؟گفت برا مهر و محبت شوهرم.یکمرتبه یک چیز ندی ،طلاقم بده!من که روم به دیوار باز میخندیدم. یکسری هم اومدم خونه برای مامانم میگم و میخندم.خداییش خنده نداشت،گریه داشت . ولی بقول چارلی چاپلین "خنده من از گریه غم انگیزتراست" اینم حکایت امروز من!

خسته شدم دنیا، نگه دار من پیاده میشم.خودت ادامه بده ،بدون من

نظرات 2 + ارسال نظر
motahare یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 18:04 http://hshm.blogsky.com/

خخ دییقا عین تو هستم. ولی لاک اصن نمیخرم تا خشک کنم تا الان فک کنم پنج تا خشک کردمپوزخند:
ولی اصن حوصله لاک زدنو ندارم1
دعا میده؟!

من عاشق خریدنشم، چون رنگهاش را دوست دارم و حس سرزندگی بهم میده اوهوم، تو چی نیاز داری؟

یادگار یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 00:47 http://yadegari901019.blog.ir

عجب دختر اسرافکاری!
خانم در ماشین درحال حرکت رو باز نمیکنن که!

چرا منو میژنید
ماشین در حال حرکت کجا بود؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.