من الان واقعا قراضه شدم، حقیقتا خسته شدم از زندگی. تنها چیزی که به زندگی پیوندم میزنه، تر از اون دنیامه و بس!اگر مثل اولیا الهی آدم خوبی بودم، رفتنم را صد درصد از خدا میخواستم.
فاز افسردگی و این مزخرفات جوون پسند هم نیستم، فقط فکر میکنم ، حضورم کافیه. خدا قول بده منو جهنم نبره، دنیاش دو دستی مال بقیه بنده هاش. ما که بای بای.
کاش واقعا خدا این قول را بهم میداد، که منم کارهام را تموم کنم و یک شب بخوابم و بگم ببر خدا جون. هعییی دنیا نگه دار ، میخوام پیاده شم.
آدم می مونه به شما جوونا چی بگه دیگه!
چطورید پیرمرد
دوای درد شما پیش منه!
شما باید ی کاری کنید که حالتون عوض بشه!
اون کار اولش "الف" و آخرش "جیم"ِ
اگر خواستم تا آخر عمر خودمو شماتت کنم، اینکار را انجام میدم
اگه اون تاکسی نگه داشت بگو منم پیاده شم
باشه:|
انشالله که زندگی اونطور ک میخای پیش بره و با دست پرتری بت خدا دیدار داشته باشی