دلم برات تنگه

دیشب برای من شب سختی بود، چراش را نمیدونم!خیلی گریه کردم و اعصابم بهم ریخت. هنوزم نمیدونم چرا دیشب توی فشار روحی شدیدی بودم. 

خیلی لذت بخشه که پیامی از عزیزی بخونی که فکرشم نمیکردی دیگه برات چیزی بنویسه یا یادش باشه. اینقدر لذت داره که روح مچاله شده از دیشبت را باز کنه. سفر بی خطر عزیزم. من تازه این متن را خوندم. برای اون سفرت دعا کردم، که نری. هرچند این سفر هم پرخطره، و بازم دلم نمیاد، اما از خودخواهیم کم میکنم و دوباره دست به دعا نمیشم که...

شایدم تا الان رفتی، نمیدونم ... درهرصورت دعای من فقط سلامتی تو هست و اونچه که خودت میدونی. برام دعا کن که سخت محتاج دعام.

نظرات 1 + ارسال نظر
یادگار سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 20:49 http://yadegari901019.blog.ir


گل

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.