دیروزمان

دیروز را میشه به دو دسته تقسیم کرد.صبحش خیلی کسل و بیحال بودم، ولی ظهرش یک تلفن فوق العاده و هم صحبتی با یک آدم فوق العاده و عزیز و پیاده روی زیربارون درحال صحبت با تلفن و نیش بازی که اصلا و ابدا بسته نمیشد،یکعالمه انرژی بهم داد برای یک بعدازظهر وحشتناک توی دندونپزشکی! که بمعنای واقعی کلمه وحشتناک بود.من از بوی خون حالت تهوع میگیرم، حالا دیروز تو دندون پزشکی دهنم پرخون بود و مدام عق میزدم، اعصاب دکتره بهم ریخت و آخر دعوام کرد:)) دکترم، دکتر پزشکی قانونی هم هست.یک خانمی که برای درست کردن دندونش رفته بود پیش یک دکتر بی مجوز و اونم خرابکاری کرده بود، حالا شکایت کرده بود. و اینقدر رو اعصاب دکتر من رفت و چیز گفت که اونم که از دست عق زدن های من به اندازه کافی کلافه بود، برای اینکه بهش بگه مقصرخودش بوده که رفته پیش دکتر بی مجوز ، وحشی شد و شونه های من را که روی تخت دندونپزشکی بودم ،محکم گرفت و کشید بالا و ول کرد و گفت ببین خانم من این خانم را نگرفتم بیارم ، بندازم رو تخت وبگم الی و بلا باید من دندونت را درست کنم، مقصرخودتی و..اینوسط من با دهن باز به دکترنگاه میکردم که تو این چندسال که من پیشش میرفتم یکبارم از این دیوونه بازی ها ازش ندیدم، این چرا اینطوری کرد؟!

حالا جالب اینجا بود که با اون خانمه دعوا میکرد و من همینطوری روصندلی رها شده بودم، وسط عق زدنهای بی پایانم، خمیازم میومد:))) خودم که خندم گرفته بوداصولی و مراقب بودم نخندم که بگن دیوونست:)))

بعدش رفتیم بنزین بزنیم که من به مسیول پمپ بنزین میگم ۳۰ تا نشنیده، طبق عادتم با انگشت عدد ۳ را نشونش میدم که آقاهه خنده کنان رفت بزنه که خواهرم میگه آبروی ما را که بردی تو، اینکارها چیه میکنی.با انگشت عدد نشون میدن آخه:)) گفتم از بس سرکار با انگشتام نشون میدم،برام عادت شده تازه رفت وگرنه صفرش را میخواستم با مشت نشوتش بدم:))))بعدش سه تایی رو گوشی آبجی کوچیکه لباس مجلسی میبینیم تا بنزین بزنه که آقاهه خندون میگه خانم زدم،برید بسلامت. منم چون حدس زدم لباسها را دیده،آبجی کوچیکه را دعوا میکنم میگم تو پمپ بنزین وقت نشون دادن این چیزاس:|| :)))

تازه یک چیزی جدیدا پیش اومده،مثلا وقتی با داداشم پشت تلفن حرف میزنم ادای من را درمیاره، این آقاهه تو پمپ بنزینم وقتی بهش گفتم مرسی،ادای من را درآورد و گفت مرسی!واقعا چرا؟!!!  :||



نظرات 1 + ارسال نظر
یادگار چهارشنبه 15 دی 1395 ساعت 00:30 http://yadegari901019.blog.ir

سلام
بالاخره خوندمش!
این پست تون با بقیه پست هاتون متفاوت بودا! معلوم بود چی به چیه!
کلا مایه نشاط دیگران هستید!

سلام
همشونم معلومن،چشم بصیرت میخوان:)
خوبه که:))

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.